بري جنكينز، كارگردان فيلم Moonlight، علاقمند به ساخت فيلمي از شخصيت ماني‌پني است و شايد اولين اسپين آف اين مجموعه محبوب و قديمي نيز روي پرده سينما برود.

بري جنكينز، كارگردان فيلم تحسين‌شده Moonlight (مهتاب)، علاقمند به ساخت اولين فيلم اسپين‌آف از مجموعهٔ «جيمز باند» است. اين فيلم كه هنوز مشخص نيست تنها در حد حرف بوده يا موضوع را بايد جدي گرفت، در مورد شخصيت معروف فيلم‌ها و رمان‌هاي مجموعهٔ «جيمز باند»، يعني شخصيت ماني‌پني خواهد بود كه اين شخصيت در فيلم‌هاي سال‌هاي ابتدايي، تنها نقش منشي شخصيت اِم را داشت و بعداً به جيمز باند در عمليات كمك مي‌كرد و در دو فيلم آخر نقش پررنگي در روند داستاني داشت. انتخاب بري جنكينز براي ايفاي نقش شخصيت ماني‌پني، نائومي هريس است كه در دو فيلم آخر مجموعه 007 اين نقش را ايفا كرد و در فيلم جديد نيز حضور دارد. 

سلام عكسهاي خيلي غمگين نزاريدبرماكه خيري ازعشق نديدم ديدنشون سخته

بيوگرافي تمام بازيگران سريال دل + عكس هاي بازيگران سريال دل

شعر هاي عاشقانه زيبا با عكس دختر - نوشته هاي عاشقانه شعر عكس دار

استفاده از مطالب سايت، همراه با ذكر نام صاحب اثر نشانه‌ اعتبار تارنماي شما و لينك به وب‌‌سايت عاشقانه ها نشانه معرفت شماست!

فوايد نگاه داشتن سنگ فيروزه (همه چيز درباره سنگ فيروزه)

مدلينگ هاي زن مشهور دنيا چگونه تبديل به عكس‌ پروفايل پسرانه سوپر مدل شدند؟ +عكس

بهترين آموزش تهيه برنج زعفراني مجلسي +طرز تهيه انواع پختن عكس نوشته برنج

از پادويي كردن تا حضور در جبهه

خواص سنگ فيروزه

شـما ميتوانيد از عكس نوشته اين عكسها و متن ها براي پروفايل شبكه هاي اجتماعي تان استفاده كنيد، در ادامه با مجله پرسيس همراه بمانيد.

ركورد گينس بزرگترين مو مصنويي دنيا

متفرقه در جواب خوش اومدين چي بگيم ۲۰ آذر ۱۳۹۸ ساعت عكس پروفايل دخترانه ۱۱:۴۷

بيوگرافي بيتا خردمند و همسرش + عكس هاي بيتا خردمند و اينستاگرام

مدلينگ هاي زن مشهور دنيا چگونه تبديل به عكس نوشته پروفايل سوپر مدل شدند؟ +عكس

ديويد بنياف و دي بي وايس، سازندگان سريال Game of Thrones اعلام كردند كه آن‌ها ديگر در سه‌گانه جديد دنياي جنگ ستارگان حضور نخواهند داشت.

فيلم Star Wars: The Rise of Skywalker (جنگ ستارگان: رستاخيز اسكاي واكر) قرار است آخرين قسمت از سه‌گانه سوم دنياي جنگ ستارگان و همچنين آخرين قسمت از حماسه اسكاي‌واكر باشد كه اين فيلم براي اكران در تاريخ ۲۰ دسامبر امسال (۲۹ آذر) در نظر گرفته شده است. ديويد بنياف و دي. بي. وايس، سازندگان سريال Game of Thrones (بازي تاج و تخت)، قرار بود وظيفه نوشتن فيلمنامه قسمت اول سري بعد فيلم‌هاي جنگ ستارگان را بر عهده داشته باشند كه اطلاعات زيادي از اين سه‌گانه تا به امروز منتشر نشده است.

حال در جديدترين اخبار سينما و تلويزيون، ساخت سه‌گانه جديد فيلم Star Wars در هاله‌اي از ابهام قرار گرفته است. طبق خبري كه ددلاين منتشر كرده، بنياف و وايس تصميم گرفتند تا براي تمركز بيشتر روي قرارداد چند جانبه ‌اي كه در تابستان امسال با نتفليكس امضا كردند، از تيم توليد قسمت جديد دنياي جنگ ستارگان جدا شوند. 

متيو گري گابلر، بازيگر سريال Criminal Minds و آنجلا سارافيان، بازيگر سريال Westworld، در فيلم كمدي King Knight همبازي خواهند شد و نقش‌هاي اصلي را بر عهده خواهند داشت.

طبق گزارش اختصاصي سايت خبري دِدلاين، متيو گري گابلر، بازيگر، فيلمساز، مدل، نقاش و نويسنده آمريكايي، در فيلم كمدي King Knight با آنجلا سارافيان، بازيگر ارمني-آمريكايي سينماي هاليوود همبازي خواهد شد. كارگرداني اين فيلم را ريچارد بيتس جونيور (كارگردان فيلم‌  Tone-Deaf، فيلم  Trash Fire، فيلم Suburban Gothic و فيلم Excision) برعهده خواهد داشت و داستان آن در مورد كشيش اعظمي از محفل كشيش‌هايي با طرز فكري جديد و امروزي است كه بايد با گذشتهٔ خود و همچنين تمامي رفتارها و فرهنگ‌هاي آمريكايي مقابله كند.

طرفداران سريال شرلوك به اين زودي‎ها نبايد انتظار اكران فصل پنجم آن را داشته باشند. از زماني كه آخرين قسمت فصل 4 اين سريال توسط شبكه بي‎بي‎سي اكران شد، بيش از دو سال و نيم گذشته است و از آن موقع اطلاعات جديد كم و نااميد كننده‎اي در مورد احتمال ساخت فصل پنجم منتشر شده است.

در سال 2014، استيون موفات خالق اين سريال اعلام كرد او و نويسنده ديگر سريال مارك گيتيس در يك زمان داستان فصل چهارم و پنجم را نوشته ‎اند اما پس از ساخت فصل چهارم، افراد مسئول سريال در مورد توليد فصل پنجم هيجان زيادي از خود نشان ندادند. بنابراين آخرين اطلاعات در مورد ساخت فصل پنجم سريال شرلوك به چه صورت است؟ كريستين رديش نويسنده سايت Collider در مورد نقش مارتين فريمن در فيلم Ode To Joy با او صحبت كرده است و در خلال آن از احتمال ساخت قسمت‎هاي بيشتر اين سريال سوال كرده است.

«آليتا» از نظر داستاني ابدا فيلم پيچيده‌اي نيست. طوري كه حتي مي‌توان در ظاهر به‌ سادگي آن را قضاوت كرد و در اين مسير از اهميت دادن به بسياري از جزئيات غيرضروري دست كشيد. در عين حال بهترين كار براي ادا شدن حق فيلم آن است كه كه به دور از هياهوي ماه‌هاي اكران و حتي اوايل رسيدن آن به دست عموم مخاطبان، فيلم‌نامه‌اش را نگاه كنيم. فيلم‌ نامه‌ اي كه از يك طرف شكي در ناگهاني و غير قابل لمس بودن تصميمات برخي كاراكترهاي فرعي در آن، تبديل شدن حجم قابل توجهي از شخصيت‌هايش به ابزارهايي براي پيش‌برد شخصيت‌پردازي آليتا و قابل پيش‌بيني بودن درصدي بزرگ از رخدادهاي آن وجود ندارد و از طرف ديگر، نكات مثبتي را هم يدك مي‌كشد. نكات مثبتي همچون معرفي داستان‌هايي بزرگ‌تر با پتانسيل بالا كه مي‌توانند در آينده اين مجموعه را تبديل به اثري جذاب براي مخاطبان كنند. نكات مثبتي همچون پرداخت مناسبِ قوس‌هاي شخصيتيِ خود آليتا در طول فيلم كه به‌معني واقعي كلمه در بسياري از لحظات قابل لمس و لايق اهميت دادن هستند. 

اگر Alita: Battle Angel دو قسمت آغازين فصل اول سريالي مثلا هشت اپيزودي بود، احتمالا كمتر كسي مي‌توانست سطح كيفي آن را پايين ‌تر از «عالي» بداند.

در عين حال نمي‌شود انكار كرد كه فيلم در معرفي بسياري از بخش‌هاي بحث‌برانگيز مجموعه‌ي خود از جمله تصويرسازي‌هايي ناآشنا از كاراكترها براي مخاطب به او موفق است. به‌گونه‌اي كه اگر «آليتا» دنباله‌اي داشته باشد، ديگر تمامي بينندگانِ قسمت اول آن مي‌دانند كه آيا امكان پذيرش ظاهرهاي عجيب‌وغريب موجودات حاضر در جهان اين فيلم را خواهند داشت يا تماشاي اَشكال تخيلي و خاص مورد بحث، مطلقا براي آن‌ها آزاردهنده هستند. همچنين فيلم موفق مي‌شود كه از تركيب برخي دكوپاژها و ميزانسن‌هاي استاندارد در بعضي سكانس‌هاي كليدي، به حداقل هويت لازم براي خود از نظر تصويري برسد. به اين مفهوم كه وقتي يك لايواكشن سينمايي بر پايه‌ي نمايش موجودي به خاصي آليتا جلو مي‌رود، سخت مي‌توان تمامي انسان‌ها و موجودات و مكان‌ها و اشيا و وسايل نقليه‌ي قرارگرفته در پيرامون او را طوري به تصوير كشيد كه با ماهيت تصوير ناشناخته‌ي ارائه‌شده از وي به مخاطب جور دربيايند و به اصطلاح در ذوق تماشاگر نزنند. 

«آليتا» به نويسندگي جيمز كامرون و كارگرداني رابرت رودريگز براي اكثر مخاطبان اثري با درجه‌بندي كيفي متوسطِ رو به ‌بالا است و براي عاشقان سينماي علمي‌تخيلي، فيلمي نسبتا خوب كه نبايد تجربه‌ي يك بار تماشاي آن را از دست داد.

پيشرفت جنون‌آميز تكنولوژي‌هاي سينمايي را بدون شك مي‌توان يكي از تاثيرگذارترين عناصر شكل‌دهنده به فيلم‌هاي چند سال اخير دانست. پيشرفتي كه برخي‌ها مطلقا با آن مخالف هستند و برخي ديگر نيز آن را به‌عنوان عنصري مي‌بينند كه غيرممكن‌ها را ممكن مي‌كند و براي سينماي فانتزي و به‌خصوص فيلم‌هاي علمي‌تخيلي، فرصت‌هايي تازه و مثال‌زدني را به وجود مي‌آورد. به همين خاطر هم همان‌قدر كه مي‌شود آدم‌هايي را ديد كه با به كارگيري CGIها در صنعت/هنر سينما مخالفت جدي دارند، فيلم‌سازها، منتقدان و تماشاگراني هم هستند كه پيشرفت تكنولوژي را خوشحال‌كننده مي‌بينند و تنها باور دارند كه فيلم‌سازها بايد با نگاه درست به استفاده از آن بپردازند. چون همان‌قدر كه امكان دارد برخي از كارگردان‌ها با استفاده‌ي بي‌جا از جلوه‌هاي ويژه‌ي كامپيوتري كار خود را راحت كنند و در طراحي و ساخت اكشن‌هاي مثال‌زدني شكست بخورند يا آفرينش ميزانسنِ حساب‌شده را از ياد ببرند و همه‌ي وظايفِ جذاب كردن صحنه را به دوش برخي جلوه‌هاي ويژه‌ي زيبا اما بي‌حساب‌وكتاب بياندازند، امكان هم دارد كه فيلم‌سازي از راه برسد و تصويري غير قابل ضبط از اعماق فضا را در فيلمي معنادار نشان‌مان بدهد. طوري كه مخاطب از توانايي‌هاي CGIها به وجد بيايد و متوجه شود كه سازندگان نه براي ساده كردن بخش‌هايي كليدي از مراحل ساخت يك فيلم كه براي ممكن كردن ناممكن‌ها به سراغ استفاده از تكنولوژي رفته‌اند.

لوسي هيل با نام كامل لوسي كيت هيل (Lucy Hale) در 14 ژوئن 1989 در ممفيس، تنسي آمريكا متولد شد. مادرش جولي نايت پرستار و پدرش پرستون هيل هستند. او يك خواهر كوچكتر به نام مگي و يك خواهر ناتني به نام كربي و يك برادر ناتني به نام وس دارد. قد او 157 سانتميتر است. وي در خانه درس خوانده و از همان دوران كودكي آموزش بازيگري و خوانندگي ديده است. در سال 2003 در مسابقه آمريكن جونيورز شركت كرد، توانست در مكان چهارم قرار گيرد و به عنوان يكي از اعضاي يك گروه 5 نفره موسيقي انتخاب شود. 

اين گروه در سال 2005 منحل شد.

رابرت دنيرو، مورگان فريمن و تامي لي جونز سه بازيگر مشهور سينما با هم در يك فيلم كمدي اكشن همراه مي‌شوند.

به نقل از ددلاين، اسطوره‌هاي سينما رابرت دنيرو،  تامي لي جونز و مورگان فريمن در يك كمدي اكشن به نام «مسير بازگشت» به كارگرداني جورج گالو جلوي دوربين مي‌روند.

در اين فيلم رابرت دنيرو نقش شخصيت مكس باربر را بازي مي‌كند، مردي كه مقروض يك رئيس گروه خلافكاري با نقش‌آفريني فريمن است و با استفاده از دوك مونتانا (با بازي جونز) بازيگر و كابوي افسرده و به آخر خط رسيده در يك فيلم وسترن بد با هدف كشتن او طي نخستين روزهاي فيلمبرداري مي‌خواهد يك حربه كلاهبرداري بيمه‌اي درست كند. دوك به نحوي در اين نقش مي‌درخشد، اشتباه‌هاي گذشته‌اش را جبران مي‌كند و مكس و ديگران را هم در سفر خود همراه مي‌كند.